#کانال_شهدای_میانه
آهای اهل قبیله، آهای نسل کبود
گناه گم شدن ما دراین خرابه چه بود؟
مگر نه اینکه، درخت ایستاده میمیرد؟
و مرد راه و سفر، روی جاده میمیرد.
چگونه قصه چنین شد،چرا نفهمیدیم؟
چگونه اسیر زمین شد چرا نفهمیدیم؟
سربازشهید دین و وطن،غیبعلی لطفی درپانزدهمین روزبهار سال 1339 درآقکند،از توابع شهرستان میانه به دنیا آمد.پدرش علی نام داشت و با کشاورزی روزگارمیگذراند ونام مادرش جواهربود.
علی با همت خود و کمک خانواده مهربانش توانست تا پایان دوره متوسطه تحصیل کند و با گرفتن دیپلم دررشته علوم انسانی فارغ التحصیل شد. در دوران مبارزات مردمی علیه رژیم شاهنشاهی فعالیت داشت.
خدمت مقدس سربازی را با اعزام به پادگان نیروی زمینی ارتش شروع کرد و بعد از اتمام دوره آموزش نظامی به پادگان شهرکرد عزیمت کرد.
این شهیدعزیز،در خانواده ای دینمدار و معتقد، رشد و نمو کرده بود و آئین مسلمانی رابه عنوان دین زندگی پذیرفته بود. از وصیت نامه ایشان می توان فهمید که راه شهادت درراه دین و وطن راچگونه آموخته است. در فرازی ازوصیتنامه اش میخوانیم.
می روم تا با قطره خونم،درصدور انقلاب ،تداوم بخش خون حسین (ع) باشم.می روم تا با ریخته شدن خونم، ورقه شهادت و پیروزی را امضاء کنم وبه فرموده مولایمان علی(ع) مرگ با عزت را برزندگانی ذلت بار ترجیح دهم وچون آخر این دنیا مرگ است،حیف است که مرد دربستر بمیرد بلکه بهتراست در دل سنگر بمیرد.
این سرباز وظیفه شناس،درشهرکرد،حافظ امنیت شهر و کشور بود. دردرگیری که توسط ضدانقلاب در روستای ترجان شهرکرد،به غائله ای تبدیل شده بود برای فرونشاندن آن فتنه شرکت کرد و بعداز رشادتها و ایستادگی درمقابل آنها،براثراصابت گلوله آن نابکاران، به درجه شهادت رسید و آرزویش را جامه عمل پوشاند.
پیکرپاک این شهید راه آزادی و آزادگی بعد از تشییع باشکوه درمیانه، به زادگاهش آقکند منتقل شد و درمزارشهدای آن به خاک سپرده شد....
روحش شاد وراهش پررهرو باد ..... آمین
@shohdayemiyaneh