در غروبی خفه خواندم نام پدرم را
مادرم آه کشید. گفت زود، برخواهد گشت
من نمی دانستم، معنی هرگز را...
تو چرا باز نگشتی دیگر....
#شهید_قوچعلی_درگاهی در تاریخ پانزدهم اردی بهشت سال ۱۳۴۱ در روستای احمدآباد، از توابع شهرستان میانه، در خانواده ای مستضعف متولد شد.
پدرش امیرعلی نام داشت و نان آور خانواده بود. و نام مادرش گوهر، که زندگی ساده خانه اش را با تمام سختیهایش به جان پذیرفته بود و در تربیت و بزرگ کردن فرزندانش از هیچ کوششی دریغ نمی کرد.
قوچعلی تا پنجم ابتدایی درس خواند و بعد از پایان تحصیلات دوره ابتدایی برای بدست آوردن روزی حلال، به کارگری مشغول شد.
روزگار برای هر مرد و زنی، گردشهای خاصی ایجاد میکند، و خانواده درگاهی نیز مستثنی از این قایده حرکت و تغییر نبودند.
آنها از زادگاهشان به روستای آچاچی مهاجرت کردند و در پی آرامش خود، به فعالیت پرداختند.
قوچعلی در همین روستا در تاریخ، هفدهم دی ماه سال ۱۳۵۹ ازدواج کرد و هدیه خداوند برای این زوج جوان، دختری بود که لیلا نامیدند.
این شهید عزیز، به عنوان کارگر اداره راه و ترابری، استخدام شده و زندگی خویش را در آرامش و خوشبختی ادامه می داد.
جنگ شروع شد. باعث و بانی جنگ که این روزها، غیر از بدبختی و بدنامی چیزی برایش نمانده، شهرهای مرزی ایران را در مناطق غرب و جنوب غرب به ویرانه تبدیل کرد و سودای ماندن در این مناطق غارت شده را داشت.
صدام ، خود را سردار قادسیه لقب داده بود و خیالش فتح کامل ایران بود و غافل از اینکه، شیرمردان ایران زمین، او را آنچنان بر زمین رسوایی خواهند کوبید که نسلهای بعد، هرگز در فکرشان هم برای حمله به این کشور، خیالی نکنند. شهرهای اشغالی در کمترین زمان از دست بعثیها، پس گرفته شد.
ستادی برای بازسازی مناطق جنگ زده ای که از دشمن پس گرفته شده بود تشکیل شد و قوچعلی نیز برای یاری به این نیروها عازم منطقه مهران شد.
پدرش پیر بود و یارای کار کردن نداشت و دخترش خردسال و به همراهی پدر، نیازمند بود. اما کمک به دیگر خانواده ها، در مناطق جنگ زده را وظیفه خود می دانست و رفت.
این شهید عزیز، در راه بازسازی و آبادانی کشورش درتاریخ هشتم آذرماه سال ۱۳۶۱ در منطقه مهران، به شهادت رسید.
پیکر این شهید راه وطن، در روستای آچاچی به خاک سپرده شد. روحش شاد...آمین
تاریخ تولد ۱۳۴۱/۲/۱۵
تاریخ شهادت ۱۳۶۱/۹/۸
مهران
محل دفن گلزار شهدای آچاچی