ز آه سینه سوزان، ترانه می سازم
چونی، زمایه جان این فسانه می سازم
به غمگساری یاران، چو شمع می سوزم
برای اشک دمادم، بهانه می سازم
سرباز فدایی وطن،
#شهید_رحمان_رضایی ،بتاریخ ششم شهریور سال هزار و سیصد و چهل و یک، در روستای کندوان ،از توابع شهرستان میانه در خانواده ای ساده زیست و مومن بدنیا آمد.
نام پدرش جانعلی بود و شغل کشاورزی را ممر درآمد بی منت خویش قرار داده بود و مادرش، پریزاد نام داشت. زنی قانع و زحمتکش که فرزندانش را طبق آئین و دین تربیت میکرد.
برای رحمان آرزوهای دور و درازی در فکر داشت و انتظار بزرگ شدنش را میکشید و برای دامادی اش، برنامه های زیبایی در ذهنش، پرورانده بود.
رحمان تا سوم ابتدائی درس خواند. بعد از آن در کنار پدر، مشغول فعالیت کشاورزی شد.
در تمام کارهای خانه و مزرعه شرکت میکرد و دست و بال پدر و مادرش بود.
تا اینکه موقع سرباز اش رسید.خود را به ژاندارمری معرفی کرد و برای خدمت به کشورش، رخت سربازی پوشید.
دوره آموزشی را گذراند و در تقسیمات نظامی، به عنوان رزمنده نیروی زمینی ارتش، به سنندج اعزام شد. کردستان محل تاخت و تاز عوامل دشمن و ضدانقلاب بود و در هر لحظه ای که فرصت داشتند به مردم و انقلاب ضربه می زد.
مردانی چون رحمان می بایست برای ایجاد امنیت منطقه جان برکف در مقابل ضدانقلاب می ایستادند و مردانه هم ایستادند.
در بهمن سال 61 درگیری شدیدی در سنندج و اطراف این شهر در جریان بود و چندین روز ادامه داشت.
سرانجام این سرباز وطن و فدایی ملت، بتاریخ هجدهم بهمن ماه سال هزار و سیصد و شصت و یک،در درگیری و رویاروئی، با ضدانقلاب بر اثر اصابت تیر مستقیم گروهک ضدمردمی، به شهادت رسید.
پیکر این سرباز رشید وطن، بعد از تشییع باشکوه درمیانه، به زادگاهش منتقل و در همان جا، به خاک سپرده شد...
روحش شاد..آمین
تاریخ تولد ۱۳۴۱/۶/۶
تاریخ شهادت ۱۳۶۱/۱۱/۱۸
سنندج
محل دفن گلزار شهدای کندوان