بسم رب شهدا والصدیقین
کجائید ای شهیدان خدائی
بلا جویان دشت کربلائی
کجائید ای سبک بالان عاشق
پرنده تر زمرغان هوائی
پاسدار#شهید_سیدحسن_موسوی بتاریخ اول فروردین سال 1341 در شهر میانه دیده بجهان گشود. نام پدرش رحیم بود و مادرش نرگس شکری نام داشت.
از کودکی با تعالیم اسلامی آشنا شد. برخورد محبت آمیزش نسبت به خانواده و مهربانی با تمام آنهائی که معاشرت میکرد، جزء اخلاق
حسنه این شهید بزرگوار بود.
این شهید عزیز،تمام مقاطع تحصیلی تا متوسطه را با موفقیت به پایان رساند و دیپلمش را گرفت. اواخر تحصیل دوره دبیرستان، مقارن
با شروع حرکت انقلابی مردم در تمام ایران برعلیه بی عدالتی شد .
اوهمراه دیگر آزادیخواهان برای رسیدن به استقلال و آزادی ،زیر
سایه قوانین دین استبداد ستیز اسلام، به مبارزه برعلیه طاغوت پرداخت.
بعد از پیروزی انقلاب و تشکیل سپاه پاسداران،به این نهاد برخاسته از متن مردم پیوست.
هدف این نهاد،رسیدگی و نظم دادن به اوضاع بهم ریخته مملکت و قطع وابستگی هرچه بیشترکشور ازدست عوامل استکبار بود.
امّا تکرار تاریخ، در زیادی خواهی مستبدان تمام قرون و اعصار بشری که با دخالتهای پنهان و آشکار خویش ، راه شکوفائی اندیشه های
پاک نشات گرفته از فطرت انسانی را سد کرده اند باعث شد اهداف تعیین شده به مشکل برخورد کند.
گروهکهای مختلفی در سطح کشور با انجام ترورها و ادعای جدائی طلبی های کورکورانه، برعلیه مردم شروع به فعالیت کرده بودند .طبیعی بود که سپاه برای محافظت و پاسداری از انقلاب مردمی به پا خیزد.
کردستان عزیز، ترکمن صحرای مظلوم، خوزستان پراز شور و نشاط، محلی شده بود برای تاخت و تاز گروهکهای جدا افتاده ازمردم. این همه اختشاش برای براندازی حکومت مردمی کافی نبود و استکبار با تحریک حزب بعث عراق به سرکردگی صدام، حمله گسترده ای را برعلیه میهن عزیزمان آغاز کرد و در این عرصه ،جوانان و مردان مردی که استقلال تمامیت عرضی کشور را طالب بودند،
به مقابله با همه توطئه ها پرداختند. سید حسن ، درتمامی جبهه هائی که به وجودش نیاز بود شرکت داشت و با تمام توان خویش از آن پاسداری میکرد.
سید حسن، به تحصیل علوم دینی و حضور در حوزه علمیه علاقه مند بود، امّا دفع فتنه و اخراج دشمن از خاک ایران را مقدم می دانست. برای ورزشهای رزمی اهمیت می داد و برای مقابله با دشمن، ورزش رزمی را جزء واجبات می شمرد.
یکبار،در عملیات مسلم ابن عقیل مجروح گردید و برای بهبودی جراحتهایش نیاز به استراحت داشت. امّا او بار دیگر، با تن مجروح عازم جبهه شد.
آخرین بار که برای مرخصی آمده بود بجای لباس رسمی سپاه،لباس بسیجی پوشید.درخانه علت این کارش را پرسیدند.او جواب داد:
اینگونه بهتر است و من راحت تر هستم وشیطان نمی تواند مغرورم کند.
و سرانجام این مجاهد فی سبیل الله که به تمام علاقه های خویش پشت پا زده بود بتاریخ بیست و سوم فروردین سال 1362 درمنطقه
شرهانی استان ایلام (دهلران) در درگیری که با دشمنان بعثی داشتند در اثر اصابت ترکش خمپاره به سرش به شهادت رسید.
شهادت این جانباخته راه دین و وطن، باعث گردید تمامی برادرانش ،جهت ادامه دادن به راه این شهید عزیز، درطول جنگ ، جبهه ها را خالی نگذارند و مدام در منطقه حضور داشته باشند واز اهداف بلند انقلاب که سید حسن برای آن ازجان خویش گذشته بود صیانت کنند.
پیکر مطهر این شهید راه وطن، بعد از بازگرداندن به شهر میانه در کنار دیگر مدافعان حریم دین و میهن، در زادگاهش بخاک سپرده شد.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
تاریخ ولادت ۱۳۴۱/۱/۱
تاریخ شهادت ۱۳۶۲/۱/۲۳
#شرهانی
محل دفن مزار شهدای میانه