عاشقانه باید خواند،زندگینامه ساده شهیدان وطن را
#کانال_شهدای_میانه
شهید احمد طالبی.
فرزندمحمود سال 1338 در میانه متولد شد.پدرش کارگر ساده ای بودو زحمتکش.
احمد 11 ساله بود که مادرش را از دست داد.
پدرش میگوید:من در یک شرکت ساختمانی در اصفهان،کار میکردم.
بعداز فوت همسرم،بچه ها را با خود،بردم اصفهان.
ولی بخاطر هزینه های بالای زندگی ناچارشدم،به میانه برگردم.
نگهداری بچه ها با شغل کارگری که من داشتم سخت بود،زنی اختیار کردم.
بچه ام،تازه واردمدرسه راهنمایی شده بودکه،من مریض شدم و نتوانستم به کارم ادامه دهم و ناچارخودم هم برگشتم میانه.
احمد،پسر مسئولیت پذیری بود.وقتی دید توان کار کردن ندارم،ترک تحصیل کردو با کارکردن ،پیش بناها روزی رسان ما شد.
تا، هیجده سالگی کارگری کردو باثبت نام در کلاسهای شبانه،توانست مدرک سوم راهنمایی اش را بگیرد.
روزی دیدم ،روزنامه بدست آمد خانه وگفت:ژاندارمری آگهی استخدام داده.اجازه بدهید من ثبت نام کنم.
قبول نکردم. نمی خواستم،در ارتش طاغوت خدمت کند ولی اصرار او باعث شد موافقت کنم و سال 56 استخدام شد.
نزدیک پیروزی انقلاب بود.روزی پیشم آمد وبا خوشحالی زیادی گفت امام آمد.
و او شد سرباز خمینی...
همیشه قرآن میخواند،و میگفت:پدر جان، به برادرانم قرآن بیاموز،تا دین را بشناسند.نجات در اسلام است.
در فرصتهای کوتاهی که مرخصی می آمد جلسه خانوادگی قرآن برگزار میکرد.
بسیار احترام مرا نگه می داشت و میگفت:ما قرآن می خوانیم،هر جا اشتباه شد به ما تذکر بده.
جنگ که شروع شد،شب وروز نداشت.فکرش مشغول جبهه بود.و مدام در مناطق مختلف حضور داشت و هر وقت می آمدمرخصی ،و میخواست برگردد از همه حلالیت میطلبید و میگفت دعا کنید،من در راه دفاع از وطن شهید شوم.
بار آخرکه داشت از مرخصی به جبهه برمیگشت،چشمانش درخشش خاصی داشت،از نا مادری اش هم حلالیت طلبید و تشکر کرد که بابت بزرگ کردن بچه ها زحمت کشیده است.
موقع رفتن ، قسمم داد که اگر شهید شدم،مبادا گریه کنید،تا دشمن شاد شود.
افتخار کن که فرزندت را طوری تربیت کردی، تا در راه قرآن و وطن جنگیده..
احمد طالبی.در بیست و سوم 1360 در گیلانغرب در اثر اصابت ترکش گلوله توپ به سرش به شهادت رسید.
او در سفره ساده و بی آلایش و حلال، بزرگ شده بود.
@shohdayemiyaneh