#کانال_شهدای_میانه
کجایند آنان که بالی،رها داشتند
گذرنامه کربلا داشتند
کجایند آنان که فردای اند
همانان که فردا تماشایی اند.
شهیدفرامرز محمدیان، درسال 1341 در روستای بلانلیق، از توابع بخش مرکزی میانه،به دنیا آمد.پدرش محمد حسین نام داشت.
کارگر بود و قطعه زمینی که بخشی از روزی خانواده را تامین می کرد.
همواره شکرگزار خداوند بود و در راه اصالت انسان و بندگی خدا، در حد وسع خویش، قدم میگذاشت.
فرامرز، دوران کودکی را در روستای زادگاهش گذراندو تحصیل را تا چهارم ابتدائی ادامه داد. قرار گرفتن روستا در بین کوهها و نبود جاده و سختی آمد و شد به شهر، او را از همان نوجوانی به کار در زمین کشاورزی و کارگری، و طبعا ترک تحصیل وادار کرد.
محرومیت از درس و مدرسه، مانع از آن نشد تا در آموختن فرایض دینی اش،کوتاهی کند.
ادب در کلام شهید بزرگوار، نشان از درک صحیح دنیا و آخرت دارد.
در فرازی از وصیت نامه او می خوانیم: پدر عزیزم، که مرا با اخلاق اسلامی تربیت کردی و راه حق و دین مقدس اسلام را از زمانی که خردسال بودم برایم روشن ساختی، و دلم را از سخنان حق، پرکردی.
از شما تشکر میکنم و از خداوند متعال خواستارم که انشأالله، اجر عنایت فرماید.
فرامرز، سال 1360 ازدواج کرد. بعد از تشکیل سپاه پاسداران، برای خدمت مقدس سربازی،به عنوان پاسدار وظیفه مشغول به خدمت شد.
زمان زیادی از ازدواجش نگذشته بود که به جبهه اعزام شد.او در پانزدهم آبان 1360 در منطقه عمومی سر پل ذهاب به شهادت رسید.
پیکر این شهید عزیز، سالها در منطقه رشیدیه سرپل ذهاب، مانده و اثری از او نبود.و به عنوان مفقودالاثر، پرونده شهادتش در حاله ای از ابهام و انتظار، ماند.
تا اینکه در جریان تفحص، بعد از گذشت مدتهای طولانی و چشم انتظاری، به وطن بازگشت.
از جسمش، پاره استخوانی مانده بود اما، در مراسم تشییع، متوجه بزرگی و عظمت، شهادت شدیم.
او در روستای زادگاهش،آرام گرفت.
@shohdayemiyaneh