#کانال_شهدای_میانه
در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند
گرتو نمیپسندی،تغییرکن.قضا را
شهید قدرت الله راسخی،در سال 1338 در میانه به دنیا آمد. پدرش نجّار بود و مادرش خانه دار.
قدرت تا سوم متوسطه درس خواند.
به سربازی رفت و با اتمام دوره خدمت، به همراه پدر به شغل نجاری پرداخت.
این شهیدبزرگوار، زندگی اش،با فراز و نشیب همراه بود.
بفرموده حضرت مسیح(ع) به ملکوت آسمانها نمی رسد، مگر کسی که دوباره متولد شود.
در دوران نوجوانی و قبل از انقلاب دوستانی در مسیر زندگی، همراهش شدند که گرایشی به مذهب و دین نداشتند ولی در هنگام تلالوء پرفروغ انقلاب اسلامی، و خصوصاً بعد از شروع جنگ تحمیلی، آنهمه دوستانی را که رفیق گرمابه و گلستانش بودند، ترک گفت.
این تغییر مسیر، بسیار سخت بود و هر کسی را قدرت و جسارت آن نیست که دوباره متولد شود.
از وقتی که حرکت به سمت رشد و معنویت در او ایجاد شد، بیشتر مواقع تنها بود، که به قول دکترشریعتی، تنهائی زاده عشق است.
گویا، تغییر مقام معنوی و مکتبی، به مانند در آمدن پروانه از پیله و تَرکِ منزل آرام خویش است.
او در پی این تحولات روحی، عاشق امام و عاشق شهادت شد. برای ثبت نام در سپاه میانه، اقدام کرد، اما پذیرفته نشد. بنابراین اولین بار، داوطلبانه و به صورت ناشناس، عازم جبهه جنوب شد. غیرت مثال زدنی اش این بار در خدمت دفاع از وطن بود.
او سه بار در مقاطع و فواصل کوتاه از هم، در جبهه حضور یافت و هربار، روح و جانش، صیقلی تر، و معرفتش بیشتر می شد تا اینکه خدایش پذیرفت.
ترس از هیچکس نداشت، در زمان دفاع از وطن، شجاعت بی نظیری از خود نشان میداد. در سومین بار حضورش، در یک رویارویی نزدیک با بعثی ها، قرار گرفت.
جبهه بُستان، شاهد رشادتهای مردی بود که، دوباره متولد شده بود.
دوستان همسنگرش، میگفتند: وقتی، قدرت، تیرخورد و برزمین افتاد، در حالیکه در خون خود میغلطید، باز هم دست از نبرد با متجاوزین بر نداشت و با شلیک تفنگش، چند نفر از آنان را به هلاکت رساند. و درحالی که با صدای بلند، اشهدش را میگفت، به شهادت رسید.
شهادت نامه اوکه وصیت نامه اش هم شد، نشان از درجه انسانی و الهی و رسیدن به مقام ربوبی اش است.
بنا به فرمایش مادرش، او می دانست شهید خواهد شد. روزی بعد از تغییرات روحی و انقلاب درونی اش، عکسی از خود گرفته و آن را در اندازه بزرگ چاپ کرده و به مادرش تقدیم میکند.
مادر می پرسد این را چه کنم؟ و او جواب میدهد: وقتی که شهید شدم، این را بر بالای قبرم میزنی، و اصلا گریه نمیکنی تا دشمن شاد نشود. شهید راه انقلاب و وطن، درنهم آذرماه سال 1360 در عملیات آزادسازی بُستان، بر اثراصابت گلوله دژخیم متجاوز به شهادت رسید.
پیکر پاکش در گلزار شهدای میانه، با شرکت خیل عظیمی از مردم شهر، در یک روز. بارانی پائیزی بخاک سپرده شد.
تاریخ تولد ۱۳۳۸/۱/۸
تاریخ شهادت ۱۳۶۰/۹/۹
بستان
محل دفن مزار شهدای میانه
@shohdayemiyaneh