#کانال_شهدای_میانه
هزار سیلاب خون، چو رود کارون، گذشت
مگو چه هنگامه بود! بگو چه بیداد شد...
وطن! چه سرها به خاک، فتاد تا کار تو
ز سر به سامان رسید، ز نو به بنیاد شد
شهید عزیز، قادر جباری، دوم آذرماه سال1343 در شهرمیانه، متولدشد. نام پدرش عبداله بودکه با عرق جبین وکارگری و آشپزی، درمراسم های مختلف، زندگی خانواده اش را،اداره میکرد.
مادر این شهید صبور، گل گِز نام داشت.
قادر به سبب فقر حاکم بر غالب خانوادههای آن روزگار، کودکی را در مشقتِ فقر و سختیِ معیشت گذراند
و این وضعیت او را مجبور کرد تا از همان ورود به نوجوانی در کارهای مختلف، به کارگری بپردازد و تا پایان تحصیل در اول راهنمایی،به عنوان شاگرد مغازه مکانیکی کار کند. تابستانها هم در کوره پزخانه کار میکرد. در همین دوران بود که مادرش را هم از دست دادو رنج فقر با درد نبود مادر بر، غمهای زندگی اش افزود.
او از کلاس دوم راهنمایی به بعد را، بصورت شبانه خواند، و روزها کار میکرد. در همه این دوره های زندگی مذهب شیعه و مکتب اسلام، امیدبخش زندگی او بود.
دراوایل دوران انقلاب، که یکی از شعارهایش، ایجاد حکومت عدل اسلامی بود، باشوق فراوان و فعالانه شرکت داشت، تا عدالت را، در جامعه ای که گفته میشد، پر از، ظلم و نابرابریست، برپا دارد.
شهریور سال 1359 ، او شانزده سال داشت که جنگ تحمیلی آغاز شد، با شعله ور شدن آتش جنگ و باخبرهایی که از جبهه خوزستان وخصوصاً، خرمشهر می رسید، تمام ذهنش معطوف به مقابله و مبارزه با دشمن بعثی بود.
قادر، در شهریور ماه سال1360 که.تقریباً وضعیت جنگ مشخص شده بود و بطبع تکلیف هر انسانی در مقابله با وضعیت پیش آمده میتوانست مسیر زندگی را عوض کند تصمیم به عزیمت گرفت برای بیرون راندن دشمنی که اکنون در این خاک مقدس بود.
چند روز بعد، همراه عده ای از دوستان همرزمش، به پادگان منظریه تبریز جهت گذراندن آموزشهای نظامی لازم، اعزام شدند.و از آنجا به سمت سوسنگرد و رهایی هموطنان مظلوم از محاصره دشمن بعثی،اعزام شدند.
چند ماهی در جبهه سوسنگرد، در رویاروئی با صدامیان، مجاهدتهای فراوان کرد و سپس به شهر خود بازگشت و مدتی بعد به سپاه پاسداران میانه پیوست و فعالیتهای خود را در، راستای حفظ و حراست از انقلاب، ادامه داد تا اینکه بار دیگر به جبهه اعزام شد.
عملیات فتح المبین در پیش بود و شیران این سرزمین بزرگ را، برای یاری رساندن به قوای خط مقدم فرا میخواند.
این بار قادر جباری، در جبهه خوزستان در منطقه رقابیه،حضور داشت.اول بهار سال 60 بود که در گرماگرم نبرد و بیرون راندن دشمن، این شیرمرد، به وظیفه خویش جامعه عمل میپوشاند و آزادی را فریاد میزد.
چهارم فروردین 1361 ،گلی دیگر، از گلستان انسانهای از جان گذشته بی نام وبی ادعا و فدایی دین و وطن، در دشت عباس، پرپر شد و به مقامی که شایسته انسانهای بزرگ است رسید. او نیز چون دیگر شهدای حریم وطن، شهد عشق به خاک و مام میهن را چشید.
گلزار شهدای میانه، مزارهمیشه جاوید این شهید دوران دفاع مقدس است.
روحش شاد و عزتش افزون باد. آمین
تاریخ تولد ۱۳۴۳/۹/۲
تاریخ شهادت ۱۳۶۱/۱/۴
فتح المبین _رقابیه
محل دفن مزار شهدای میانه
@shohdayemiyaneh